نمی تونم توصیه کنم که اگه زندگی زن اول خوب نبود و یا اگه مثلا زن اول اخلاقش خوب نبود و یا سرد و خشک بود مثلا، مرد بره سراغ زن دوم!

مطمئنا وضع زندگی اولی، نه تنها خوب نمیشه،بدتر تخریب هم میشه و اثرات مخرب اون،روی زندگی زن دوم هم تاثیر شدید می ذاره.

 یه توصیه خواهرانه می کنم به اون دسته از خانم های گل مون که خواستگار تعددی دارن. مرد توی خواستگاری میگه زن و بچه دارم. میگه از زندگی اولم راضی نیستم و خلاصه هر بهانه ای که داره میاره؛

 اول اینکه  تا مطمئن نشدید، حرفش رو باور نکنید.حتما تحقیق محکم تری انجام بدید.


دوم اینکه مطلقا مخفیانه ازدواج نکنید. مطمئن باشید ضربه ی سختی خواهید خورد.

سوم اینکه خواستگار رو مجبور کنید رضایت زن اولش رو حاصل کنه. 

این رضایت قلبی توی همه ی ازدواج ها مصداق داره و ضرورت داره. مثلا پسرهایی که می رن خواستگاری و مادرشون بی خبر می مونه یا خبر داره،ولی رضایت نداره، چقدر دیدیم که عروس با واکنش های منفی زیادی از جانب قوم شوهرش روبرو شده و چقدر اذیت هم شده.

نمی گم با انتخاب مادرشوهر و نظر شخصی اون ازدواج کنید؛ بلکه میگم‌رضایت ش رو بگیرید. یعنی هرجور شده باهاش گفتگو کنید.زمینه ش رو برای پذیرشش مساعد کنید. همین پروسه ، برای جلب رضایت زن اول هم لازمه. 

هر چه اقایون توی انجام این پروسه ها تلاش بیشتری بکنند، ازدواج شون با چالش کمتری روبرو میشه. 

خانم های دوم هم  در وهله اول ، حتما تحقیق کنند.

بعد مطمئن بشن که مرد،رضایت همسرش رو گرفته باشه.

بعد از اون حتما خواستگاری در حضور بزرگتراتون انجام بشه.


هیچ تلاشی برای رضایت زن اول نکنید. این کار به عهده ی شما نیست . شما فقط کافیه اذیتش نکنید. اجازه بدید مرد این مشکل رو حل کنه.


دیدین بعضی از خواستگارا میگن اول عقد موقت بخونیم و بعد اگه خوب بودیم،دائم ش می کنیم؛ لطفا مراقب این دسته از ادمها هم باشید.  هرگز این بهانه رو قبول نکنید. در جواب هم بهش بگین وقتی می رفتی خواستگاری زن اول، ایا برای اون هم عقد موقت داشتی که حالا برای من می خوای؟



حساب متعه کاملا جداست. با هم قاطی نکنید.

توی متعه ، مهریه باید کاملا نقد باشه.توی متعه، مهریه مثل دائم نیست که هر وقت استطاعت داشت،طلب کنی.

بلکه مرد موظفه همون وقت که عقد رو می خونه،مهریه رو نقد بده. عین انگشتر نامزدی که داماد سر عقد اولش به عروس هدیه میده. نقد و به همون سرعت.

حرف خریدار و فروشنده هم نیست. زن هم کالا نیست.توی رودربایستی هم قرارش ندید.

بلکه این حکم خداست و قانون متعه ایجاب می کنه که انجام بشه.

کم نیستند مردای هوسبازی که مدام از زن اولشون بد میگن تا مثلا عذر موجهی برای گرفتن زن دوم داشته باشن.


اتفاقا اگر بین زن و شوهر اولی مشکلاتی باشه، حتما باید رفع بشه. حل بشه.  گرفتن زن دوم،گزینه ی مناسبی برای حل مشکلات زندگی زن اول نیست.  مطمئن باشید بدتر میشه.


اینکه شماها هر جا زندگی تعددی ناموفق دیده اید، دلیل نمیشه که بگید ازدواج تعددی بده. و بدتر از اون  وقتی زندگی تعدد ی موفق هست  چرا بهش حمله می کنید؟


 اونها زندگی شون رو کنترل کرده اند.مدیریت کرده اند.چرا نگران ترویج ش هستید؟


اینکه من برم دانشگاه و اونجا مدام مشروط بشم،دلیل نمیشه که من جار بزنم دانشگاه بده، تحصیل بده. بلکه باید بگردم ببینم کجا تنبلی کرده ام یا کجا اشتباه کرده ام که مشروط شده ام.

حتی  ممکنه در اخر کار به این نتیجه برسم که شاید من برای فلان رشته از دانشگاه، استعداد کافی نداشته ام و یا اینکه برای خوندنش ، برنامه ریزی جامعی نداشته ام.


زندگی تعددی هم همین طوره.

یکی از علت هایی که باعث شده بود زندگی تعددی زشت به نظر برسه، بخاطر ارتباط مخفیانه ی مرد و زن دومی هاست. گرچه نیت اغلب مردها این بوده که نمی خواستند به زن اول شون آسیبی برسه، غافل از اینکه همین مخفی بودنش، آسیب ش از همیشه بیشتر و بدتره.

زن دومی ها هم نگران این هستند که دیگران اونها رو به چشم خانه خراب کن می بینند. اونها هم ارتباط شون رو مخفی می کنند تا از شر قضاوت های بیرحمانه ی دیگران جان سالم به در ببرند.


ولی تمام اینها دلیل نمیشه که ما نیازهای زنها و مردها رو نادیده بگیریم.

دلیل نمیشه که فکر کنیم زن های مطلقه یا بیوه و دختران سن بالای مستقل، هیچ نیازی ندارند. کی گفته اونها باید نیازشون رو سرکوب کنند؟ چرا اینقدر بی رحم هستیم نسبت به هم؟



همون قدر که توی ازدواج اول، برای انتخاب زن یا مرد ،دقت نظر به خرج میدیم، برای ازدواج دوم هم دقیقا به همین شدت لازمه که دقت نظر به خرج بدیم.‌ هر زنی یا هر مردی رو برای ازدواج مون انتخاب نکنیم.

حتی برای متعه هم باید درست انتخاب کنیم. دلیل نمیشه که فکر کنیم چون متعه هست، پس کیس ش مهم نیست؟!

اتفاقا اونجا هم باید انتخاب آگاهانه انجام بشه.هر لحظه ممکنه در متعه هم بچه ای متولد بشه.قرار نیست چون متعه هست،سرنوشت این بچه مختومه اعلام بشه!

باید باهاش روبرو شدو معضل رو حل کرد.


چون کامنت ها رو منتشر نمی کنم، یه سری پاسخ ها رو توی پست های مختلف می نویسم

شاغل بودن و مستقل بودن دختران سن بالا، دلیل بر نداشتن نیاز عاطفی و جنسی اونها نیست. حرف من رو هم حمل بر توهین نکنید.  نیاز به زندگی و نیاز به داشتن همسر و همراه از معمولی ترین و طبیعی ترین نیازهای ما آدمهاست.

من تا الان توی وبلاگ و توی این صفحه ی مجازی ام، تمام مراحل زندگی م  رو با تمام اتفاقاتش نوشته ام.تمام سختی ها و خوبی های زندگی تعددی رو در کمال صداقت نوشته ام. گرچه خیلی از مخاطبانم باور نکردند.  فکر می کردند یه مردم. فکر می کردن من پول گرفته ام تا تبلیغ تعدد زوجات رو انجام بدم.

در حالیکه اینجور نیست. من فقط می نوشتم تا در درجه ی اول ذهنمو بیرون بریزم تا بتونم این دوران سخت رو طی کنم.

می نوشتم و از راهکارهای شما عزیزان استفاده کنم

می نوشتم تا زنهای اول و دوم بدونن این مسیر سخته ولی حل شدنی هم هست. 

دلم می خواد الگوی ارومی برای زندگی های تعددی باشم. به مرور به این باور قلبی رسیده ام که تک تک حکم های خدا حکیمانه است. اجرای اون در جای جای زندگی مون باعث رشد خودمون میشه.


با تموم این اتفاقات، من همچنان همسرمو دوست دارم. بچه ها و دامادم رو دوست دارم و همین طور زهرا، همیارم رو دوستش دارم و به نوع زندگیش و انتخابش احترام می ذارم.

ارتباط بین من و همیارم یه ارتباط محترمانه است. 

برام مهمه که بچه هامون همدیگر رو دوست داشته باشن و همدیگه رو در مواقع بحرانی ساپورت کنند.

پسر همیارمو خیلی دوستش دارم با اینکه حتی نمی دونم وقتی بزرگ بشه ، چه حسی نسبت به من پیدا می کنه و با چه اسمی منو خطاب قرار میده. 

محمد جواد، چند روز دیگه یک سالش تموم میشه، هربار که می بینم ش، اینقدر قشنگ آغوشش رو برام باز می کنه که دلم نمیاد بغلش نکنم. دلم نمیاد تحویلش نگیرم. انگار نوه ی منه. وقتی بغلش می کنم، بعدش به سختی پایین میاد.هربار که همسر اونو میاره خونه مون که دختر کوچکم باهاش بازی کنه، اصلا بهانه ی مادرش رو نمی گیره. اینجور وقتها همیار هم با خیال راحت به کارهایش می رسه.

می دونم این حس دو طرفه است.چون دختر منم بارها و بارها به خونه ی زهرا میره و ساعتها اونجا سرگرم میشه.

من این فضای خوب رو ،اول از همه لطف خدا می بینم. بعدش مدیریت درست همسر رو.

همسر هیچ وقت از رابطه ش با زهرا،برام نمیگه.

از جاهایی که میرن. از خریدهایی که می کنند. از من هم، برای زهرا نمیگه. کاملا حواسش هست.

ممکنه خیلی جاهایی هم بریم که همه با هم باشیم.

خیلی کارها رو همسرم از قبل هماهنگ می کنه. جو دوتا خونه رو می سنجه و بعد اقدام میکنه.


من سر قضیه ی ازدواج دوم همسرم ثروتمند شده ام. دوستان خوبی که اطرافم پیدا کرده ام، بزرگترین دستاورد این زندگی ام و این جریان وبلاگ نویسی ام هست.


خدایا بابت همه چیز ازت ممنونم. بابت تمام عسرها و یسرهایی که سر راهم قرار دادی،ازت ممنونم.


خدایا! حال دوستانمو خوب کن. ازت ممنونم.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فاخته پرواز Cynthia مرکـز خدمـات پرستـاری و مراقبت در منــزل پــروا ( با مجوز رسمی ) "sway it" Wisteria venusta دکوراسیون زندگی می بافم Victoria Kenneth