پدر و مادرا تا یه جایی منتظر می مونند. بعدش دیگه می سپارنش به خدا.

دیگه فرزند، خودش می دونه و انتخاب سبک زندگیش. 

مطمئنم که هیچ فرزندی،  حال و روز پدر و مادرش رو درک نمی کنه تا  زمانی که  خودش در جایگاهشون قرار بگیره.


من خودم  به شخصه زمانی مادرمو رو با تموم وجودم درک کردم که اولین درد بی امان زایمان رو چشیدم. وحشتناک بود و من فقط به دوران سختی که مادرم که طی کرده بود، فکر می کردم و گریه می کردم. 


چقدر توی قران سفارش شده که به پدر و مادر احسان کنید.

چقدر تکرار شده. اما در مقابلش خیلی در مورد فرزند سفارش این مدلی نداریم. 

معنی ش اینه که بچه ها خیلی راحت زحمات پدر و مادرا رو به باد میدن. هی خدا می خواد وظیفه رو به یادشون بیاره.


چقدر سرای سالمندان مون پره از پدر و مادرایی که بچه های تحصیل کرده تحویل داده ان. کم نیستند.


بی خیال. الان اومدم سفر. هی می خوام به یاد دخترم و دامادم نباشم. ولی مگه میشه؟ هر بار به یادش می افتم و سیل اشک هام جاری میشه. هی نمی تونم تمرکز کنم روی بقیه ی کارام.


هی میگم کاش فضایی فراهم می شد و حرفامو به دخترم می زدم.این بی انصافیه که دامادم به من تهمت بزنه و جوابشو نشنوه. بی انصافیه که متهم بشم به کارهایی که واقعا نیت انجامش رو هم نداشته ام چه برسه که بخوام با برنامه ریزی زندگی دخترمو به هم بریزم.


با اینکه دلم خیلی ازش گرفته بود. ولی توی حرم امام رئوف، بخشیدم ش و به نوعی تمام لیوان ذهنمو رو راجع بهش خالی کردم.


خدایا. من ازش گذشتم.‌تو هم ازش بگذر. 

بگذار شاد باشه. سرگرم زندگی ش باشه، سراغ من و باباش هم نیومد، عیبی نداره. تحمل دیدن غصه هاش رو ندارم.


به همسرم میگم بیا دیگه راجع بهش حرفی نزنیم.  انگار خیال می کنیم اون یه امانتی دست ما بود و حالا دیگه نیست. دیگه به سمتش  انرژی منفی نفرست. ازش دلخور نباش. بگذار زمان این جریان رو حل کند.


تمام لیوان ذهنمو درموردش  خالی کردم. 

زندگی جدیدی رو بدون دخترم شروع می کنم. اون تا ۲۰ سال امانتی در دست من بود. باقی ش سپرده شد به دست همسرش.


انشالله جمعه بر می گردم و کارم رو محکم تر از قبل شروع می کنم.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فصل باران اخبار روز استخدام-اقتصادی-ورزشی-فرهنگی تبریز وبلاگ تحصیلات تکمیلی آموزش شیمی انجمن پویادم فلک مازندران pooyagazli.filelar سیگماسیس گاه نوشت‌های من